مدیر طراحی اپل، جانی آیو ؛ در دفتر مرکزی جدید در حال نگاه کردن به اپل پارک با وسعت ۱۷۵ هکتار . کارمندان میتوانند برای رفتوآمد در محوطه از ۲۰۰۰ دوچرخه مخصوص با رنگ خاص نقرهای اپل استفاده کنند.
این اولین بازدید نزدیک و در حجم وسیع از مقر جدید اپل با ۵ میلیارد دلار هزینه ساخت است که حرفهای زیادی در مورد آن در جهان زده شده است؛ حلقهای از شیشه، آلومینیم، سنگ آهک و بتن و دفتر مرکزی جدید اپل که توسط شرکت فاستر پلاس پارتنرز طراحی شده است. مهمانها از یک تپه مصنوعی، بخشی از ۱۷۵ هکتار محوطهی اپل جایی که زمانی یک پارکینگ کاملا مسطح بود و سولههای راکد شرکت که بیشتر آنها متعلق به هلیوت پاکارد بود بالا آمدند. این نقشهبرداری مهندسی شده، یک فانتزی از کالیفرنیا، از دل زمین بیرون آمده است تا راهی برای رسیدن به فونداسیونهای ضد زلزله در ساختمانهای جدید ایجاد کند. جالب است بدانید که ۹ هزار درخت از جمله گیلاس، زردآلو، سیب، خرمالو و گلابی در این محوطه کاشته شدهاند.
تمامی درختها، طبق هدف از پیش تعیین شده قرار است اجازه ندهند این ساختمان جدید با مساحت تقریبی ۲۶۰ هزار متر مربع خود را بهطور کامل نمایان کند. شما فقط بخشهایی از آن را میبینید و نه تنها منحنی غولآسای آن هرگز آشکار نیست بلکه با توجه به ارتفاع آن دو طبقه از چهار طبقه آن نیز قابل رویت نیست. پهپادها به عنوان ارائهدهنده اطلاعات در طول ساخت سازه در این محوطه بسیار پرواز کردند. شما هنوز هیچ چیز در مورد وسعت بیپروای آن یا ماهیت علمی تخیلی آن نمیدانید. آنطور که گفته شده است یک سفینه غول آسا در کوپرتینو به زمین نشسته است.
سخرانی در سالن همایش جدید استیو جابز به عنوان یک شگفتی کوچک از مهندسی، نوآوری و توجه به جزئیات برگزار میشود. استفان بلینگ، یکی از شرکای فاستر پلاس پارتنرز و یکی از معماران ارشد در طراحی اپل پارک میگوید:
اگر پروژه کلی یک شهر کوچک است؛ این ساختمان تالارشهر و گوهر آن است.
در بالای زمین، اساسا یک سالن همایش مدور شیشهای به قطر حدود ۵۰ متر بدون محافظ مرئی وجود دارد.
بلینگ ادامه میدهد؛
درابتدا فقط این ایده وجود داشت که یک سقف معلق داشته باشیم و فقط این بخش از سقف، در منظره شناور باشد. این سختترین سازه در حرفهی کاری من بوده است.
شبکهای از ۴۴ مجرا شامل سیستمهای برق، دادهها و سیستمهای اطفا حریق، در نوارهای آلومینیومی سه چهارم اینچی در بین محوطهی شیشهای سالن قرار گرفته است. سقف فیبر کربن، به همان شیوهای که بدنههای قایقهای بادبانی مسابقهای ساخته میشوند در دبی بهصورت ساخته شده و ساخته نشده تست شده است و وزن آن فقط ۸۰ تن است.
بلینگ میگوید:
اولین بار در تاریخ بشر است که این کار انجام شده است. این بزرگترین سقف ساخته شده از فیبر کربن در جهان است. اگر شما برای دستیابی به چیزی مثل این سازه جدی هستید و میخواهید بدون مشکل و دردسر باشد، باید حتما با اشتیاق و انرژی همه کاری برای آن انجام دهید؛ کارهایی که تاکنون انجام نشده است.
راهپله با نردههای تورفته در تالار استیو جابز
شور و هیجان و تکبر بلینگ در سالن تئاتر و واضح و قابل حس است. اما او سریع بیان میکند که این پروژه در هر مرحله مشترک بوده است. بلینگ میگوید:
همه چیز در سالن، همه جزئیات، هر چیزی که در اطراف شما است، یک همکاری کاملا یکپارچه با جانی آیو (مدیر ارشد طراحی اپل) و استودیوی طراحی او است. ما در طول ۹ سال گذشته تقریبا یکی شدهایم. ما همیشه با هم صحبت میکنیم، مینشینیم و طراحی میکنیم. این ساختمان فقط کار فاستر پلاس پارتنرز نیست.
از فضای باز در بالای زمین، شما به سمت تالار کنفرانس با راهپلههای منحنی از جنس سنگ آهک، با نردههای منحنی در یک طرف آن و تخته سنگهایی با زاویههای ملایم در طرف دیگر پایین میآیید. بلینگ میگوید:
کل این فضا باید در ذهن شما حک شود، و این یک نردهی حک شده در یک فضای حک شده است. (چیزی شبیه به نردههای منحنی در فروشگاه اپل در خیایان رجنت در لندن)، او اضافه میکند که جزئیات و ایدههای دیگر در سالن و ساختمان اصلی بیشتر برگرفته شده از طراحی فاستر پلاس پارتنرز در فروشگاههای برگزیدهی اپل هستند.
سالن کنفرانس خود را با هزار صندلی به رنگ قهوهای روشن از برند Poltrona Frau، پارکتهای منحنی شکل چوبی و با فضای وسیعی در پشت استیج هم اندازهی فضای جلوی آن خود را به رخ میکشد. این تالار برای نمایش هرآنچه اپل در آینده عرضه میکند ساخته شده است، و از آنها در حلقهی عظیم جدید واقع در پایین تپه بهرهبرداری خواهد شد.
چند هفته بعد، دیگر خبری از مطبوعات نیست. اگرچه کار در ساختمان اصلی که The Ring نامیده میشود و هنوز مرکز تلاش برای ساختوسازهای بزرگ است رو به اتمام است. این ساختمان اساسا یک برج ۵۰ تا ۶۰ طبقه است که به کنارههای خود واژگون شده و به شکل دایره پیچیده شده است. واژگونی و پیچیدگی این ساختمان همه چیز آن هستند.
آنچه شما با آن مواجه هستید، یک ساختمان افقی چهار طبقه است. همچنین The Ring کمتر از ۷۰ متر عمق دارد؛ یعنی چیزی که از بیرون شوم و مرموز بهنظر میرسد در داخل پر از نورهای طبیعی است و امید و خوشحالی را به محیط اطراف خود انتقال میدهد. ساختمان دوازده هزار کارمند را در بخشهای مساوی بهکار میگیرد؛ از لحاظ ساختاری زمانی که در اطراف آن حرکت میکنید این ساختمان هشت بار به دور خود میچرخد. شما میتوانید در اطراف آن در امتداد یک راهرو داخلی سه چهارم مایلی (۱.۲ کیلومتر) در لبهی داخلی The Ring حرکت کنید. هشتصد پانل شیشهای منحنی با ارتفاع ۱۳.۷ متر در نمای جلوی ساختمان که توسط شرکت آلمانی Seele ساخته شده به این معنا است که چشماندازی از پارک و کوههای سانتاکروز و یک محوطهی ۳۰ هکتاری با باغها، درختان بلوط، یک حوض بزرگ و آلاچیقهایی برای غذاخوری در محوطهی بیرون خواهید دید. نمای لبهی درونی ساختمان با پالهای خورشیدی تا روی سقف کشیده شدهاند که این پنلها ۸۰ درصد از نیازهای انرژی ساختمان را فراهم خواهند کرد. استفاده از این پانلها همراه با یک سیستم تهویهی طبیعی که جز در شرایط حاد دمای ساختمان را بهراحتی بین ۲۰ تا ۲۵ درجهی سانتیگراد نگه میدارد و عوامل دیگری مانند استفاده از چوب بازیافت شده به این معنی است که ساختمان دارای گواهی LEED Platinum (گواهی مدیریت انرژی و طراحی محیطی با رده پلاتینیوم) است.
یک منطقهی غذاخوری تراس مانند که به کافهی اصلی مشرف است. صندلیها توسط نااوتو فوکاساوا برای شرکت ژاپنی مارونی طراحی شدهاند. اما توسط شرکت آرکو به صورت سفارشی تکمیل شدهاند تا با نیمکتها و میزهای مخصوص کافه مطابقت داشته باشند.
گاهی اوقات، ۲۵۰ معمار فاستر پلاس پارتنرز، از آن طرف اقیانوس اطلس بهمنظور کارکردن در کنار تیم مهندسی طراحی صنعتی آیو به اینجا سفر میکردند. ایدهی اپل پارک به استیو جابز هم تعلق دارد. او در سال ۲۰۰۹ برای اولین بار با نورمن فاستر ملاقات کرد و در طول ۲ سال آخر عمرش در مورد اپل پارک ایدهپردازی میکرد (او در سال ۲۰۱۱ فوت کرد). دیدگاه او این بود که کارکردن را تا حد امکان همانند پیادهروی در پارک راحت ترسیم کند. در حقیقت، قصد او بر این بود نیروی کار که در ۱۰۰ ساختمان مجزا مستقر بودند در کنار هم جمع شوند و سپس در سطحی از هماهنگی و همکاری قرار گیرند.
فضای اداری در The Ring، با وجود همهی محدودیتها قابل تنظیم است. تیمها میتوانند انتخاب کنند که در مکانهای انفرادی یا در فضای باز کار کنند. هر طبقه در هر قسمت اداری دارای یک ناحیهی مرکزی با یک میز جلسهی ساخته شده از چوب بلوط و تختههای سفید شیشهای است که برای نمایش صفحات عظیم تلویزیونی باز میشوند. ساختمان طوری طراحی و مهندسی شده است که تعاملات تصادفی بین کارکنان در راهپلهها و راهروها بیشتر رخ دهد (۳۲ راهرو و راهپله در ساختمان وجود دارد که برای آیو و معماران فاستر پلاس پارتنرز مایهی افتخار هستند.)
هر قسمت همچنین دارای یک فضای باز مرکزی است؛ البته کافه با ظرفیت چهار هزار نفر و با داشتن یکی از بزرگترین آشپزخانهها در آمریکا قطب اصلی ساختمان است. در لبهی بیرونی، دو درب شیشهای متحرک ۲۶ در ۱۶.۵ متری طراحی شدهاند تا فضا را به سوی زیبایی طبیعی منطقه Bay Area باز کنند.
دفتر مرکزی جدید کوپرتینو به نوعی محصول نهایی اپل است
یک روز بعد، رئیس طراحی اپل در سوئیتی در کارلی هتل در قسمت شرقی بالای منهتن است که در آنجا خبری از محصولات اپل نیست و حتی تمام آسانسورهای آن منطقه بسیار قدیمی و در اویل شکوه قرن بیستم ساخته شدهاند. حالا در سن پنجاه سالگی آیو همچنان از لحاظ جسمی با ابهت است و همانند اعتبارش لحنی ملایم، گرم و دوستداشتنی دارد. او دربارهی ساختمان جدید و ویژگیهای آن هیجان زده است.
آیو در مورد انتقاداتی که به ساختمان وارد است، حساس است. منتقدان عقیده دارند که ساختمان اپل پارک، از مد افتاده و غیر انعطاف پذیر است. این گروه معتقدند که آینده از آن ساختمانهایی با قابلیت تنظیم مجدد است؛ ساختمانهایی که قادرند خود را در طول زمان با محیط اطراف و جامعهای که در آن قرار گرفتهاند وفق دهند. (دفتر مرکزی فیسبوک با طراحی فرنک گری، همکاری گوگل با جارک اینگلز و توماس هیتِرویک، و محوطهی شهری آمازون در سیاتل از این نوع هستند.) برای آیو، انعطافپذیری اپل پارک در درون خود ساختمان نهفته است و مجبور نیست آن را نمایان کند. آیو میگوید:
فکر نمیکنم لازم باشد درباره انعطافپذیری ساختمان اپل پارک چیزی بگویم؛ انعطافپذیری آن کاملا بهاندازهی ساختمانهای همرده خود است. ساختمان ما بسیار قابل تنظیم است و شما میتوانید به سرعت فضاهای باز و وسیع ایجاد کنید یا تعداد زیادی دفاتر خصوصی کوچک بسازید. ساختمان تغییر میکند و تکامل مییابد و من مطمئن هستم در ۲۰ سال آینده ما محصولات مختلفی را طراحی و توسعه خواهیم داد و همین موضوع خود به تنهایی محوطه را به سمت تغییر و تکامل پیش خواهد برد. در حقیقت من بیشتر به توانایی دیدن چشمانداز که قابلیت مهمتری است علاقهمند هستم.
ساختمان مدور شیشهای سالن همایش استیو جابز با سقفی از فیبر کربن که با وزن ۸۰ تن پوشیده شده است. همچنین محوطه اپل شامل یک فروشگاه و مرکزی برای ملاقاتکنندگان جدید و یک مرکز سلامتی و ورزش به وسعت تقریبی 9300 متر مربع است.
برخلاف Infinite Loop (حلقه نامحدود)، مقر پیشین اپل، که مجموعهای از ساختمانهای جداگانه است، The Ring یک کل واحد است. میتوان به این حلقهی بستهی جدید به عنوان بخشی از فرهنگ پنهانی اپل نظاره کرد. آیو میگوید:
بخش ارسال سفینه به ماه، یا بیان آرزوها برای درمان سرطان یا تاسیس باغ عدن در مریخ در اپل وجود ندارد. شیوهی کار ما چیزی دیگری است، ما بهطور برجستهای در این زمینه متفاوت هستیم و این بخش مهمی از چیزی است که ما هستیم.
انتقاد از ساختمان بهعنوان یک جزیره مستقل که با محیط خارج خود ارتباطی ندارد، عدم درک از چیزی است که واقعا وجود دارد. این یک ساختمان برای پردازش است. آیو روشن میکند که این ساختمان برای استودیوی طراحی او و دیگر کارکنان اپل به معنای شیوه جدیدی از کار است. آیو میگوید:
این یکی از چیزهایی است که من بیدلیل در مورد آن هیجان زده هستم. در حال حاضر تعدای از استودیوهای فیزیکی واقعا غیر مرتبط وجود دارند. حالا میتوانیم یک استودیو را با هم تقسیم کنیم. ما طراحان صنعتی داریم که در کنار طراح فونت، طراح صدا، متخصص موشن گرافیک، طراح رنگ، طراح مواد نرم در توسعه اشیا نشستهاند، و در مجاورت هر مجموعهای از دفاتر بسته، یک منطقهی وسیع همکاری باز وجود دارد. این فقط یک راهرو نیست؛ اینها فضاهای بزرگی هستند که دور تادور ساختمان تکرار میشوند.
همچنین The Ring ساختمانی است که به طور مداوم به شما یادآوری میکند که در یک فضای متصل، مسطح و در حال جریان قرار دارید. آیو میگوید:«ما طراحی ساختمان را به گونهای مدیریت کردیم که در ۴ طبقه قرار بگیرد و به بیننده حسی از فضا بدهد و در ضمن بیننده با ساختمان ارتباط برقرار کند. این یکی از دلایلی است که ما زمان زیادی را صرف پلهها کردیم. ارتباطات زیادی بین طبقات وجود دارد. درخشش زیادی از نور وجود دارد که در تمام مسیر به پایین میروند و ارتباط بصری شما با طبقات را میسازد. پلهها ارتباط شما با طبقات را میسازند».
با این حال، ساختمان یک استعاره برای سیستمهای باز یا جریان خلاق ساخته شده از بتن نیست. این یک شی ساخته شده است. موفقیت اپل در سطح بالایی از صنعتیسازی نه تنها بهخاطر طراحی محصولات زیبا که تمام ویژگیهای زیبا را در خود دارند بلکه بهخاطر تولید آنها در مقیاس وسیع و با کیفیت ماندگار ایجاد شده است. ساختمان جدید اپل به نوعی محصول نهایی اپل است، در قسمتهایی از آن موادی استفاده شده است که شرکت اپل در ساخت لپتاپها و گوشیهای خود استفاده میکند.
آیو بیش از هر چیز یک سازنده است. فرهنگ ساختن در قلب چیزی که بلینگ آن را «هایبرید استودیو» مینامد قرار داشت که توسط تیمهای فاستر پلاس پارتنرز و اپل ساخته شده است. آیو میگوید:
یکی از ارتباطاتی که خیلی سریع ایجاد شد این بود که راهکارهای آنها در حل مشکل به طرز باورنکردنی شبیه به ما بود، ما هر دو تعداد بسیار زیادی مدل و نمونهی اولیه میسازیم. ما نمونههای اولیهای از ساختمان را در ابعاد اصلی برای امتحان و کشف مواد ساختیم. نمونهی اولیه در ساخت شکلهای متعددی به خود میگیرد.
کافه چهار طبقه با چهار هزار صندلی؛ همچنین درهای کشویی از کف تا سقف ساختمان در سمت راست قرار دارند. آشپزخانه میتواند ۱۴۰۰۰ هزار نهار در روز سرو کند و برنامه این است که تا حد ممکن از محصولاتی که در درون محوطهی ساختمان پرورش داده میشوند استفاده شود. استیو جابز به شدت دربارهی رژیم غذایی خود وسواس داشت و انتظار داشت غذاهای تازه را برای کارکنانش عرضه کند. جالب است بدانید اپل حتی قایق ماهیگیری مخصوص به خود را دارد.
آیو سازنده و طراح صنعتی در قالب کلاسیک، عاشق طراحی منحنیهای خاص، انتقال حس سنگی خاص یا آلومینیوم تراش خورده و ایجادکننده تعادل اشیا در دستان ما است. او مردی است که اشیای جدید ضروری برای ما میسازد. آیو میگوید:
به عنوان یک تیم طراحی، هدف ما گاهی اوقات کنار زدن طراحی از سر راه است. ما سعی میکنیم راه حلی را که انجام دادن آن اجتناب ناپذیر به نظر میرسد پیدا کنیم.
پیشرفتهترین آیفون، آیفون X، با مشخصه اصلی تمام صفحه بودن با جنجال و سر و صدای زیاد عرضه شد. اما “تمام صفحه بودن” راه درستی برای نگاه کردن به آیفون 10 نیست.نکته اصلی در این گوشی عملکرد روان و متفاوت آن است.
آیا آیو برای کلیک و اسکرول فیزیکی نخستین آیپادها، بخشهای کاری مجزا و تک عملکردی بودن دلتنگ می شود؟ آیو میگوید:
من همیشه در مورد این محصولات که اهداف کلیتری دارند شگفتزده بودهام، اما چیزی که درباره آیفون X فکر میکنم و قابل توجه است این است که قابلیتهای آن بسیار به نرمافزار متکی است. بهخاطر طبیعت سیال نرمافزار، این محصول قرار است تغییر کند و تکامل پیدا کند. در مدت ۱۲ ماه این شی قادر به انجام کاری است که اکنون نمیتواند انجام دهد. فکر میکنم این فوقالعاده است. فکر میکنم در آینده وقتی به عقب برگردیم و به آن نگاه کنیم آن را به عنوان نقطهای مهم در محصولاتی که در حال توسعه آنها بودیم ببینیم. بنابراین، در حالی که به طور کامل به واسطه یکپارچگی و سادگی اولین آیپاد و اینکه چقدر کار کردن با آن راحت است اغوا شدهام؛ باید کاملا صادقانه بگویم بیشتر از چیزی هیجان زده هستم که عملکرد خود را عمیقا تغییر میدهد و تکامل پیدا میکند. این نادر است، در طول پنجاه سال گذشته چنین چیزی اتفاق نیافتاده است. مردم همه چیز در مورد آیفون میگویند (هر چند دیگر محصولات ساخته شده توسط اپل با سحر و جادو فرقی ندارند. آیپد هنوز هم اساسا ارتقا دهندهی زندگی و معجزه آسا احساس میشود، مکبوک ابزاری برای خلق به صورت حرفهای است و اپلواچ بهتدریج به سمت مرکز صحنه حرکت میکند و خود را به عضوی از زندگی روزمره ما تبدیل میکند)؛ اما چیزی که از همه بیشتر آیفون را به عنوان یک انقلاب در گوشیهای موبایل بر سر زبانها انداخت صفحه لمسی و مولتی تاچ آن بود، چیزی که بسیاری مانندبلکبری، به علت هزینهی بالا در ابتدای عرضه به آن توجه نمیکردند، مانند بلک بری. فناوری مولتی تاچ نشان داد که یک چیز منفرد میتواند همزمان میلیونها چیز مختلف باشد.
یکی از ۳۲ راهپله اصلی ساختمان که از بتن سبک وزن قالبریزی شده است، پانلهای عایق صدا از جنس چوب که طراحی فاستر پلاس پارتنرز و استودیوی طراحی آیو هستند و دارای هزاران سوراخ بسیار ریز هستند که با مواد جاذب پوشانده شدهاند.
آیو میگوید:
اگر فکر میکنید مالتی تاچ چه چیزی را به ارمغان آورده است، باید بدانید که این فناوری بسیار بدیع بود؛ چرا که کاربر میتوانست مستقیما در دادهها تغییر ایجاد کند. اما بهخاطر اینکه از دکمههای فیزیکی در آن خبری نبود، شما میتوانستید برای یک اپلیکیشن خاص یک رابط کاربری ایجاد کنید. این موضوع دلیل به وجود آمدن اپ استور بود که به واسطهی آن شما میتوانید طیف وسیعی از اپلیکیشنها و رابطهای کاربری را داشته باشید.
تحت فشار مداوم روی اپل برای ساختن یک آیفون سحرآمیز دیگر، حالا بهنظر میرسد اپل روی واقعیت افزوده به عنوان یک دستآویز جدید برای توسعهدهندگان و مصرفکنندگان شرطبندی بزرگی کرده است. بنابراین آیو اکنون در حال طراحی محصولاتی است که نه تنها عملکرد ثابتی ندارند بلکه پلتفرمی برای تجارب و آموزشهای بینظیر و غیرمستقیم باشند.
در این زمان به دلیل تمرکز روی بخش نرمافزاری، بخش فیزیکی یا سختافزاری از اهمیت کمی برخوردار است. به همین دلیل دوران آینده برای یک طراح محصول معمولی، دوران سختی خواهد بود؛ زیرا نمیتواند خود را مثل گذشته به چالش بکشد. اما برای آیو داستان فرق میکند، همه چیز دست به دست هم داده تا او را به نقطه فعلی برساند. آیو میگوید:
زمانی که در کالج بودم را به یاد میآورم، روش جدیدی در توسعه و چالشهای جدیدی برای طراحان وجود داشت که در حقیقت با عرضه مک در سال ۱۹۸۴ شروع شده بود. عملکرد اساسی یک محصول میتوانست در ثانیهای تغییر کند و محافظهکاری در توضیح عملکردهای یک محصول بهدلیل توسعه بخش نرمافزاری، دیگر بیربط بود. این برای من فوقالعاده بود.
تیمهای مختلف اپل میتوانند از یک منو، تنظیمات فضای کاری خود را انتخاب کنند. تمام میزها قابلیت تنظیم ارتفاع دارند و سیستمهای کابلکشی در یک محفظه که مانند مکبوکهای اپل از آلومینیوم برس خورده ساخته شده پنهان شدهاند. همچنین راهروهای ساختمان با صندلیهای برند Eero Saarinen Womb برای تشویق کارمندان به مکالمه خودمانی مزین شده است.
حالا آیو و تیمش باید در جایی که چالش بعدی آنها را درگیر میکند کار کنند. آیو میگوید:
ما نسبتا یک گروه سرسخت از طراحان هستیم که به طور مضحکی کنجکاو هستیم و بهطور مداوم بهدنبال جایگزین هستیم. برخی از آنها را اکنون در اینجا میتوانیم درک کنیم، برخی از آنها فراتر از فناوری زمان حال هستند. آنها به عنوان ایدهها وجود دارند، آنها وجود دارند تا توسعه فناوری را تضمین کنند، بعضیها ثمر میدهند و بعضی دیگر خیر.
در حقیقت، تا حدی نامشخص است که اپل در آینده چه خواهد کرد. آیا اپل میتواند برای بازگشت به دوران اوج خود با تولید یک محصول انقلابی، انتظارات را برآورده کند یا خیر؟
آیا شرکت اپل بعد از مرگ استیو جابز چیز مهمی را از دست داده است؟ البته. تکمیل فوری اپل پارک یادآور آرزوها و دیدگاههای مثبت جابز است، اپل پارک آن دیدگاهها را در قلب شرکت و فرهنگ سازمان حک میکند. نبود جابز در اپل یک ضرر اساسی برای شرکت اپل محسوب میشود، اما او هنوز آنجا است، در قلب شرکت اپل، هنوز در حال ساختوساز، طراحی و یادگیری. آیو میگوید:
وقتی که برمیگردم و به ۲۵ سال گذشته نگاه میکنم، چیزی که به نظر با ارزش میآید چیزی نیست که ما ساختهایم بلکه این است که چگونه آن را ساختهایم و از نتیجهی آن چه چیزی یادگرفتهایم. من همیشه فکر میکنم در انتهای پروژه دو محصول وجود دارد، محصول و خدمت فیزیکی؛ چیزی که شما ساخت آن را مدیریت کردهاید، و محصول دیگر تمام چیزی است که یاد گرفتهاید. توانایی که از یادگیری شما سرچشمه گرفته، شما را قادر میسازد تا کار بعدی را انجام دهید و آن را بهتر انجام دهید.