نویسنده: سارا ارجمند| مردم در قرن بیستم در مورد نوآوریهای آینده امیدوار بودند. فناوری پس از جنگ جهانی اول به وجود آمد و پتانسیل فزایندهی برق (نیمی از خانههای ایالات متحده تا سال ۱۹۲۵ مجهز به برق شده بودند) باعث شد بسیاری، چشم به قرن آینده بدوزند. آیندهنگرها یا فوتوریستهای سدهی ۱۹۰۰ یک انفجار عظیم در فناوری را پیشبینی میکردند که منجر به بهبود زندگی انسان میشد.
در واقع بسیاری از این پیشبینیها فراتر از افزایش تعداد خودروها و هواپیماها و انتقال گستردهی اطلاعات نرفتند. البته گاهی مشخصات عملکردی این دستگاهها کاملا اشتباه ارزیابی میشدند. این پیشگوییها بهطور کلی روند تغییر و پیشرفت فناوری در یک قرن و مسیر آیندهی نوآوری را نشان میدهند.
احضار آینده
در یک روز خوب از ماه فوریهی ۱۹۱۷، مخترع مثالزدنی الکساندر گراهام بل، یک سخنرانی جنجالی را برای دانشجویان دانشکدهی آموزش هنرهای دستی مک کینلی اجرا کرد که بعدها به یک پیشگویی تبدیل شد. بل در این سخنرانی با اشاره به تحولات خارقالعاده در صنعت برق و خودرو گفت:
امروزه بررسی تغییرات و روند تکامل از گذشته تا زمان حال بسیار جذاب و آموزنده است. با ردیابی این مسیرها به آینده میتوان تا اندازهای آینده را پیشبینی کرد و برخی حوزههای مفید پیش رو را شناسایی کرد.
بل در ۱۸۷۶ دستگاه تلفنی را اختراع کرد که از سیم برای انتقال مکالمههای انسان استفاده میکرد. با گسترش این دستگاه، قابلیتهای آن باعث شد صدا از فاصلههای بسیار دور هم عبور کند. در ۱۹۱۵ یک سیستم تلفنی بیسیم برای مثال اجازه میداد شخصی از ویرجینیا با شخصی دیگر از پاریس گفتوگو کند درحالیکه شخصی از هونولولو هم قادر به استراق سمع بود، این فاصلهی ۴۹۰۰ مایلی (تقریبا ۷۸۸۷ کیلومتری) به رکورد ارتباط با طولانیترین مسافت در آن زمان تبدیل شد.
بل در حال برقراری اولین تماس نیویورک به شیکاگو در سال ۱۸۹۲.
بل از این دستاورد شگفتزده شد و تغییری که ایجاد کرده بود، نویدبخش این بود که انسان در آینده بتواند در هر نقطه از دنیا و بدون نیاز به سیم با هر نقطهی دیگر از دنیا گفتوگو کند. در زمان سخنرانی بل، ایالاتمتحده تقریبا مجهز به ۱۱.۷ میلیون دستگاه تلفن بود؛ تا سال ۲۰۰۰ این رقم به ۱۰۳ میلیون دستگاه رسید. بل با پیشروی بهسوی آینده، آیندهای را پیشبینی میکرد که در آن این فناوری امکان انجام هر کاری بهصورت ریموت یا راه دور را فراهم میکند. به گفتهی او:
زمانی میرسد که بتوانیم در هر فاصلهای بهصورت بیسیم هر عمل مکانیکی را که قبلا با دست انجام میشد، انجام دهیم.
و البته او اشتباه نمیکرد.
حمل و نقل آینده
یک قرن پیش انسان در آرزوی سفر به آینده بود. تا سال ۱۹۱۴، شرکت فورد موتور به توسعهی اولین خط مونتاژ خود پرداخت و به این صورت در یک سال موفق به تولید ۳۰۰ هزار خودرو شد. با آغاز گذار و تحول جامعه، آیندهنگرها شروع به خیالپردازی در مورد دنیایی کردند که در آن هر شخصی میتواند با خودروی شخصی خود مسافتی مثل میامی تا مسکو را طی کند. البته در این مورد آنها زیاد هم در اشتباه نبودند، زیرا بر اساس یک گزارش دولتی در سال ۲۰۱۶، ۹۶ درصد از خانوارهای آمریکایی خودروی شخصی دارند؛ اما این خودروهای خیالی کمی با آنچه امروز میبینیم تفاوت دارند.
یک تصویرسازی از مقالهی آمریکایی علمی ۱۹۱۸ ، خودروی آینده
در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۱۸، مجلهی واشنگتن تایمز مقالهای با این تیتر منتشر کرد: خودروهای فردا مثل یک اتاق مهمانخانهی متحرک ساخته میشوند. مؤلف در مورد پیشگویی مجلهی Scientific Amercian صحبت میکرد که به توصیف خودروهای آینده پرداخته بود. خودروها ضدآب و مقاوم در برابر هوا هستند، تمام اضلاع تماما شیشهای هستند و صندلیها را میتوان به هر قسمت از وسیلهی نقلیه جابهجا کرد. این خودروها مجهز به امکاناتی مثل کنترل توان، ترمز، سیستم گرمایشی و کنترلهای کوچکی برای هدایت خودرو هستند. یک اهرم جایگزین چرخ میشود. تصور طرحهای دیگر هم این بود که خودروها تنها روی سه چرخ یا روی کرههای بادی حرکت میکنند تا نیاز به ضربه را کاهش دهند.
پیشگوها یا آیندهنگرهای اوایل سدهی ۱۹۰۰ تصور میکردند زندگی روزمرهی ما منحصر به زمین نمیشود. برای مثال، یک مجموعه از کارتپستالهای تولیدشده بین ۱۸۹۹ و ۱۹۱۰ را در نظر بگیرید که توسط هنرمند فرانسوی و ژان مارک کوت و همکاران او تولید شدند و اطمینان داشتند انسان تا سال ۲۰۰۰، آسمان و دریا را به تصرف خود درآورد و از بعضی افراد برای اهداف حمل و نقل خود استفاده کنند.
سفر هوایی یکی از متداولترین پیشبینیها در ذهن افراد بود: برادران رایت اولین پرواز موفق هواپیمایی خود را در سال ۱۹۰۳ انجام دادند و مخترعان و قبل از جنگ جهانی اول مهندسان دیگر را تشویق به تست طرحهای بیشمار هوایی کردند. در نتیجهی این پیشبینی که تا سال ۲۰۰۰ تقریبا هر شکلی از حمل و نقل از طریق هوا امکانپذیر است زیاد هم شگفتآور نیست. خدمات تاکسی هوایی، ناوهای قابل هدایت شناور، یک مبارز پرنده و حمل و نقل عمومی هوایی همه در پیشگوییهای مربوط به امروز ظاهر میشوند.
بعضی وسایل نقلیه، از جمله خدمات جات هوایی یا هواپیماهای جنگی امروزه بخش روزمرهی نیروهای نظامی هستند (اگرچه هنوز هواپیمای نامرئی فرانسوی که Scientific American در ۱۹۱۵ وعده داده بود، اختراع نشده است).
دیگر فناوریهای پیشبینیشده مثل دستگاههای پرواز شخصی که امکان شکار یا بازی تنیس را بهصورت هوایی فراهم میکنند، میتوانند در آیندهای نزدیک با دسترسی به جتپک محقق شوند.
هنرمند، آلبرت روبیدا (سریک ۱۹۸۲) شبی در اپرا را در سال ۲۰۰۰ به تصویر میکشد، در این تصویر افراد از خودروهای پرنده استفاده میکنند.
خودروهای پرنده یکی از امکانات برجستهی قرن بیست و یک هستند که از قرن نوزدهم و بیستم تصویر شدهاند، در آن دوره طرح خودروهای پرندهی شخصی رواج بیشتری داشت. آیندهنگرهایی مثل آلبرت روبیدای هنرمند در سال ۱۸۸۲، تصور میکردند تا سال ۲۰۱۸ ماشینها در آسمان پرواز میکنند.
هوگو گارنسبک نویسندهی علمی تخیلی در نسخهی ماه مه سال ۱۹۲۳ مجلهی علم و نوآوری، دیدگاه خود نسبت به ماشینهای پرنده را بیان کرد او نام هلی کار را به این ماشینها داده بود و آن را راهحلی برای ترافیک شهر نیویورک میدانست:
تنها راهحل عملی ترکیب خودرو با هواپیما است و این اتفاق بدون شک در سالهای آینده رخ میدهد. خودروی هلیکوپتری یا بهطور خلاصه هلی کار، بهاندازهی یک خودروی بزرگ با ظرفیت هفت سرنشین فضا اشغال نمیکند و وزن آن هم به اندازهی خودروهای کنونی نیست و بهجای طی مسیر در خیابان و زمین، مستقیم به آسمان میرود و خطوط ترافیک هوایی را دنبال میکند و بنا به خواست شما فرود میآید.
با اینکه امروزه هیچ خودروی پرندهای در پارکینگها وجود ندارد، اما سازمانهایی مثل اوبر و ناسا و سازمان دفاع روسیه، کلاشینکف، تویوتا برای المپیک ۲۰۲۰ و شرکتهای کوچکتر دیگر در حال توسعهی خودروهای پرنده هستند پس این هدف هم زیاد دور از دسترس نیست. الکساندر گراهام بل بر احتمال حملونقل هوایی تأکید کرد و اشاره کرد که مسافرت با قایق ارزانتر از مسافرت با قطار است زیرا نیازی به ساخت مسیر نیست. بل ادامه میدهد:
یک راه حل احتمالی، توسعهی حمل و نقل هوایی است. با اینکه پول زیادی صرف ساختوساز خودروهایی هوایی عظیم مسافربر میشود، اما نیازی هم به ساخت جاده نخواهیم داشت.
این حرفها الهامبخش هواداران علمی تخیلی او شدند.
فناوری شخصی خواهد شد
در سال ۱۹۰۰، موزهداری به نام اسمیتسونیان و نویسنده، جان الفریت واتکینز، جی آر، مقالهای را با عنوان در صدسال آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد برای مجلهی Ladies Home به نگارش درآوردند. واتکینز با نگاهی به آینده دنیایی را به تصویر کشید که در آن فناوری دیگر در اختیار فناوری یا ارتش، بلکه بهطور مستقیم به سرگرمی و رفاه مردم کمک میکند.
اگرچه او تلویزیون را به شکل امروزی پیشبینی نکرد؛ اما پیشبینی او این بود که روزی فناوری کنسرتهای راه دور و اپراها را در قالب یک جعبهی تئاتر موزیکال ارائه خواهد کرد و اشخاص و اشیا از تمام انواع با فوکوس مستقیم دوربینی که به کمک برق به صفحات نمایش مقابل یک مدار وصل شده است، نمایش داده خواهند شد. او پیشبینی میکرد که عکسهای رنگی هم روزی بهسرعت در سراسر دنیا منتقل میشوند، برای مثال اگر در صد سال آینده جنگی در چین رخ دهد، عکسهای فوری در عرض یک ساعت در تمام روزنامهها منتشر خواهند شد. شاید بتوان گفت در آن لحظه به سلفی فکر کرده است.
تصورات ژان ماک کوته، ۱۹۱۰ از سینمای همزمان قرن ۲۱ که البته زیاد هم از فناوریهایی مثل اسکایپ یا فیس تایم دور نیست.
واتکینز تصور میکرد فناوری بتواند خانهها و رژیمهای غذایی را متحول کند. اگرچه یخچالهای مکانیکی تا سال ۱۹۲۵ اختراع نشده بودند و تا دههی ۱۹۴۰ هم در سطح انبوه عرضه نشده بودند، واتکنیز بهدرستی پیشبینی میکرد که یخچالها مقادیر زیادی از غذاها را برای مدتهای طولانی، تازه نگه میدارند و یخچالهای پرنده در زمین و دریا، میوه و سبز را از سراسر دنیا برای تهیهی غذاهای خارج از فصل، منتقل میکنند. او با این پیشبینی که غذاهای آمادهی طبق، بهصورت داغ و سرد به خانهها عرضه میشوند، حتی به توسعهی فست فود هم اشاره کرد. او معتقد بود این غذاها کاملا جایگزین غذاهای خانگی میشوند (امروزه در بعضی شهرها مردم بیشتر فستفود مصرف میکنند و زیاد هم از این پیشبینی دور نیستند) و حتی ممکن است با لولههای گازی یا واگنهای خودرو منتقل شوند.
بعضی پیشگوییهای واتکینز به واقعیت نزدیک بودند، اما در رابطه با دیگر ابعاد زندگی در قرن بیستویک کاملا اغراق کرده بود. او تصور میکرد انسان بتواند حیوانات موذی مثل سوسکها، موشها و مگسها و حتی تمام حیوانات وحشی را از بین ببرد و این حیوانات تنها در نمایشگاهها و موزهها قابل دیدن باشند. این پیشگویی اوایل قرن بیستم به طرز عجیبی رواج داشت و شاید واکنشی به انقراضهای قبل از آن مثل گوراسب آفریقایی (۱۸۸۳)، کبوتر وحشی آمریکای شمالی (۱۹۱۴) و ببر تاسمانی (۱۹۳۴) بوده باشد. اگرچه امروزه هم درگیر یک انقراض جهانی دیگر بر اثر فعالیتهای انسان هستیم، اما میتوانیم خوشحال باشیم که هنوز به سطح انقراض کامل طبق پیشبینی آیندهنگرها نرسیدیم.
به عقیدهی واتکینز، حروف C، X یا Q در زمان فعلی به دلیل غیرضروری بودن از الفبا حذف میشوند و انسان از بدو تولد و با آموزشهای جسمانی خود را به گونههای ابَرانسان تبدیل میکند؛ بهطوری که اگر مردها یا زنها قادر به طی مسافت ده مایل پیوسته نباشند، سست و ناتوان قلمداد میشوند. متأسفانه مشکل جهانی چاقی دقیقا خلاف این پیشبینی است.
بهطور کلی این پیشگوییها زمینهی مناسبی دارند: با گسترش کاربرد برق و فناوریهایی مثل خودرو و تلفن، واتکینز عصری را پیشبینی میکرد که در آن فناوری بهطور کامل در زندگی انسان تعبیه و یکپارچه شود. برای آیندهنگرهای اوایل سدهی ۱۹۰۰، این بهوضوح مشخص بود که روباتها و اتوماسیون برای انسان قرن بیست و یک ضروری است که در قالب راننده، خدمتکار خانه، زمانبندی رختشویی و حتی دست دادن بهصورت الکتریکی پیشبینی شده بودند.
گراهام بل هم این روند را پیشبینی کرده بود و از آیندهای نویدبخش برای دانشجویان مک کینلی در سخنرانی ۱۹۱۸ خبر میداد. پیشگوییهای او شامل ظهور صنعت حول محور فناوری و افزایش نیاز به دانشمندان و مهندسین بود:
بهراحتی میتوان گفت دانشمندان و کارشناسان فنی در آینده، موقعیتهای قابل افتخار و برجستهای را در تمام کشورهای سراسر جهان اشغال میکنند. آیندهی شما تضمین است.
آیندهی انرژی پاک
شاید از شگفتانگیزترین پیشگوییهای قرن گذشته بتوان به سوختهای فسیلی و محیط زیست اشاره کرد. امروزه برخی افراد بر کاربرد سوختهای فسیلی پافشاری میکنند و توافق علمی مربوط به تغییرات آب و هوا را نادیده میگیرند؛ اما روشنفکران قرن بیستم معتقد بودند که روزی باید عادت استفاده از سوخت فسیلی را کنار گذاشت.
شهر آینده، تصویری در مجلهی Popular mechanics، سال ۱۹۲۸، مسیر ترافیک برای اجتناب از تراکم و ازدحام به زیر زمین منتقل شده است.
در سال ۱۸۹۶، طبق محاسبات دانشمندی به نام ساوانته آرنیوس، دو برابر شدن تراکم کربن دیاکسید در جو منجر به افزایش دمای زمین بین ۸ تا ۹ درجهی سانتیگراد میشود. آرنیوس تحت تأثیر کشف دوست خود آروید هوگبوم قرار داشت، طبق کشف هوگبام فعالیتهای انسان منجر به آزاد شدن کربن دیاکسید با نرخی برابر با فرآیندهای طبیعی میشود. آرنیوس بر اساس نرخ سوخت زغالسنگ کشورهای صنعتی در ۱۸۹۶، معتقد بود گرمای زمین بر اثر فعالیتهای انسانی برای هزاران سال مشکلی را در پی نخواهد داشت؛ اما تا زمان انتشار کتاب خود در سال ۱۹۰۸ با عنوان جهانهای در حال ساخت، در تلاش برای توصیف تکامل جهان برای مخاطب عمومی، نشان داد میزان کربن دیاکسید جو میتواند طی چند قرن دو برابر شود.
دانشمندان بهطور کلی از ایدههای آرنیوس دور نبودند و تأکید داشتند حداقل به مدت یک قرن سوختهای کربنمحور، تأثیر بدی بر سیارهی زمین خواهند داشت. بااینحال، حتی قبل از درک تأثیرات آب و هوایی سوختهای فسیلی توسط دانشمندان، آیندهنگرها پیشبینی میکردند که در آینده مصرف زغالسنگ و نفت باید بهطور کامل حذف شوند. الکساندر گراهام بل در سخنرانی خود در فوریهی ۱۹۱۷ اعلام کرد مصرف نفت و زغالسنگ در حال بالا رفتن است و البته مقدار آنها محدود است. او ادامه داد:
میتوانیم از معدن زغالسنگ به دست آوریم اما هرگز نمیتوانیم آن را برگردانیم. میتوانیم نفت را از مخازن زیرزمینی استخراج کنیم اما هرگز نمیتوانیم این مخازن را دوباره پر کنیم. ما مصرفکنندههای سوخت هستیم و از سرمایهی خود برای مصارف اجرایی استفاده میکنیم. در رابطه با زغالسنگ و نفت، مصرف سالیانهی جهانی بهشدت بالا رفته است فاصلهای تا پایان منابع نفت و گاز نمانده است. وقتی دیگر نفت یا زغالسنگی باقی نماند، چه باید کرد.
او در سخنرانی خود به نیروی هیدرولیک یا آبی اشاره کرد که در آن زمان محدود بود و پیشبینی کرد روزی احتمال تولید انرژی از امواج یا استفادهی مستقیم از انرژی خورشید بهعنوان منبع توان وجود خواهد داشت.
بل تنها کسی نبود که از یافتن یک منبع جدید انرژی در قرن آینده مطمئن بود. در سال ۱۹۱۷، وقتی کمبود شدید زغالسنگ در ایالات متحده، مردم را وادار به صرفهجویی در مصرف انرژی کرد، یک نویسنده از شیکاگو نیوز اشاره کرد ذخیرهی زغالسنگ یک کار احمقانه است. او تأکید کرد نگرانی در مورد تأمین زغالسنگ مثل نگرانی در مورد تأمین شمع است:
نویسندهی شیکاگو نیوز تأکید داشت:
این دیوانههای بااستعداد که نگران تأمین زغالسنگ هستند، در یک طبقه جای میگیرند. آنها نمیدانند که صد سال آینده فرزندانشان خواهند گفت، پدران ما، احمقهای سادهلوحی بودند که از زغالسنگ برای گرمایش استفاده میکردند.
بااینحال این حرف زیاد هم خندهدار نیست. بر اساس سازمان اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA)، ایالات متحده هنوز هم ۱۷ درصد انرژی خود را از زغالسنگ تأمین میکند. ۲۸ درصد دیگر از فرآوردههای پتروشیمی و ۳۳ درصد از گاز طبیعی به دست میآید؛ تنها ۱۲ درصد انرژی از برق منابع تجدیدپذیر تأمین میشود که نویسندهی شیکاگو نیوز هم با اشاره به انرژی خورشید و پمپ کردن آن به خانهی افراد از طریق لوله، این مسئله را پیشگویی کرده بود. زغالسنگ هنوز هم ۲۷ درصد از تأمین انرژی جهان را تشکیل میدهد و انرژیهای تجدیدپذیر ۲۴ درصد این مقدار را شامل میشوند.
خبر خوب اینکه این توزیع در حال تغییر است؛ بهطوری که هزینهی تولید انرژی تجدید پذیر نسبت به سوختهای فسیلی در حال کاهش است و از پیشگوییهای انسان قرن بیستم دور نیست.