یکی از جاذبههای روستای ابیانه آتشکده هارپاک است. این آتشکده در زمان هخامنشیان ساخته شده و در زمان ساسانیان به اوج معماری خود رسیده است.
اَبیانه روستایی از توابع بخش مرکزی در استان اصفهان است این روستا در ۴۰ کیلومتری شمال غربی نطنز، در دامنه کوه کرکس است. این روستا یکی از بلندترین نقاط مسکونی در ایران است. سندی که دقیقا قدمت زمانی ابیانه را معلوم کند در دست نیست؛ ولی پیشینه هزار و پانصد سالهای را برای آن تخمین میزنند و آن را از کهنترین زیستگاههای انسانی در حاشیه دشت کویر ایران میدانند. آثار و بناهای تاریخی که در ابیانه وجود دارد مربوط به دورههای ساسانی، سلجوقی، صفوی و قاجار است. این آثار نشاندهنده قدمت تاریخی این زیستگاه انسانی است.
تصویری از ابیانه
آتشکده در ابیانه
قدیمیترین اثر تاریخی ابیانه آتشکدهای است که مانند دیگر بناهای دِه در سراشیبی قرار گرفته است. آتشکده ابیانه را نمونهای از معابد زردشتی دانستهاند، که در جوامع کوهستانی ساخته میشد. روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یکی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم بودهاند و زیارتگاه دیگر ابیانه هینزا نامیده میشود و از جمله این آتشکدهها، آتشکده هارپاک است .
از جذابیتهای سفر به ابیانه تماشای آتشکده هارپاک است که در سابات یکی از گذرگاههای سرپوشیده قرار دارد. آتشکده هارپاک در زمان هخامنشیان ساخته شد و در زمان ساسانیان به اوج خود رسید. این بنا دارای سه طبقه و چهار طاقی است و از مصالح به کار رفته در آن سنگ لاشه و گچ هستند. این بنا از هر طرف قابل رویت است. در مسیر کوچه اصلی ابیانه که از دروازه بالا تا دروازه پایین امتداد دارد چهار تا از گذرگاههای سرپوشیده که سبات (سابات) نامیده میشوند و اولین آنها سباتی است که آتشکده در آن قرار دارد. این بنا در ۳ طبقه ساخته شده که دارای چهار طاقی است و از سنگ لاشه و گچ ساخته شده است.
در مورد نام آتشکده هارپاک باید بگوییم در گویش ابیانه هِر به معنی زیر و پَک به معنی پله است. اما به اعتقاد برخی این نام به هارپاک از چهرههای بزرگ و برتر در تاریخ هخامنشی و ماد، مربوط میشود. در وسط آتشکده آتشی روشن بوده که مسیر کاروان را روشن میکرده و مورد احترام بوده است. آتش آتشکده را با زغال سنگ روشن میکردند. در حال حاضر زغال سنگ به وفور در حوالی روستای ابیانه یافت میشود. این بنا مانند دیگر بناهای ابیانه روی شیبی پست و بلند واقع شده است. هنوز یک تالار کوچک از آخرین طبقهی این بنا باقی مانده است. این آتشکده دارای طبقه مخصوص آداب مذهبی یک سرسرا که از سه جزء گنبدوار تشکیل شده و چند قسمت دیگر تشکیل شده است.
در هیچ نقطهای از ایران آتشکدهای به این نام وجود ندارد، اما دلیل وجود داشتن این آتشکده با این نام در ابیانه را میتوان پایبندی مردم این خطه به سنتهایشان دانست.
داستان افسانهای از هارپاک
هوخشتره (شاه ماد) پس از نابود کردن آشور به سال ۶۱۲ ق.م و ایجاد امپراطوری ماد ثروت بزرگی برای فرزندش به ارث گذاشت. اما فرزند وی به جای محافظت از این ارزش ها به ظلم کردن و عیاشی پرداخت. شبی خواب دید که از شکم دخترش (ماندانا) چشمهای جوشید که سراسر آسیا را در بر گرفت. تعبیر خواب او چنین بود که دختر او ماندانا پسری به دنیا خواهد آورد که سلطنت را از وی خواهد گرفت. شاه ماد ماندانا را به کمبوجیه که مردی نجیب بود داد به امید اینکه از وی فرزندی آرام و نجیب مانند خودش به دنیا خواهد آمد.
ماندانا کوروش را به دنیا آورد و دوباره خواب پادشاه به گونهای دیگر تکرار شد و این شاه کوروش را به هارپاک، وزیر خود، سپرد تا کوروش را نابود کند و هارپاک نیز از کشتن این کودک صرفنظر کرد و او را به چوپان دربار (مهرداد) سپرد و این طفل در قصر پدرش بزرگ شد. سرانجام روزی شاه ماد فرزند ماندانا را شناخت و درصدد انتقام گرفتن از هارپاک برآمد و تا آنجا که دستور داد پسر وی را کشتند و در یک مهمانی گوشت بدن پسر به خورد پدر دادند. هارپاک با این وجود که از ماجرا با خبر شده بود، ولی سکوت کرد.
هنگامی که کوروش در پارس دست به قیام زد، شاه ماد هارپاک را به فرماندهی سپاه برای سرکوب کردن کوروش برگزید و هارپاک نیز فرصت را غنیمت شمرد و در اولین فرصت سپاه را تسلیم کوروش و کوروش نیز پایتخت ماد را فتح کرد و سلسله ماد منقرض شد و کوروش به پاس بزرگواری هارپاک دستور داد تا در جای جای ایران آتشکدههایی را به نام هارپاک بنا کنند که یکی ازآنها احتمالا آتشکده ابیانه است. البته این داستان تاریخی دلیلی بر اثبات وجود این آتشکده به دوران هخامنشی به صورت صد درصد نیست، ولی بیانکنندهی وجود اسامی است که از آن دوران برایمان به جا مانده و در جای جای مکانهای تاریخی ایران به چشم میخورد .